حدیث اخلاقی (جهاد با نفس)
حدیث اخلاقی امروز از امام کاظم علیهالسلام است؛ گرچه همه ائمه ما علیهمالسلام توصیه اخلاقی دارند، ولی تا جایی که ما تحقیق کردیم در فرمایشهای امام کاظم علیهالسلام برنامهریزی برای مجاهده نفس و مبارزه با هواهای نفسانی و برنامهریزی برای سیر و سلوک انسانی، بیشتر است؛ این گواه این مطلب است که هر امام، یک نورانیت مخصوص دارند و شخصیت خاص به خود را دارند؛ چون امام کاظم علیهالسلام هستند، این جهت را دارند.
فرمایش ایشان این است:
«و جاهِد نفسک لتردها عن هواها فإنه واجب علیک کجهاد عدوک».
حدیث عجیبی است؛ با نفس خودت جهاد کن، تا آن را از هوا و هوسهایش باز داری که جهاد بر نفس، واجب است.
وجوب جهاد نفس به معنای لغوی و اصطلاحی
چون مباحث فقهی است عرض میکنم؛ این هم میشود معنی اصطلاحی باشد، و هم لغوی؛ اگر لغوی باشد، یعنی ضروری است؛ انسان بینیاز از آن نیست؛ اگر معنای اصطلاحی باشد، یعنی این واجب است «کجهاد عدوک»؛ مثال زدند مانند: مجاهده با دشمن؛ چطور جهاد با دشمن به خصوص در دفاع، واجب است؛ ضروری است و چارهای از آن نیست؛ اینجا هم، همین است. انسان، هم نیروی عقل دارد و هم، کشش نفسانی؛ کشش نفسانی، او را به طرف تمایلات میبرد و نیروی عقلانی به سوی مجردات؛ این دو کشش و کوشش، همواره در حال مبارزه و یارگیری هستند؛ یکی هواپرست میشود و شیطان بر او مسلط میشود، و یکی عاقل میشود و خدا بر او مسلط میشود.
جهاد با نفس و بسیط شدن نفس
کلمهای داریم که بسایط، وقتی مرکب بشوند، روح به آنها تعلق میگیرد؛ ولی نفس وقتی بسیط بشود، اگر نفس بخواهد روح بگیرد، باید بسیطش کنیم و از متعلقات جدایش کنیم. جهاد با نفس، بالاترین جهادها است.
جهاد نفس جهاد اوسط و جهاد با دشمنان جهاد اصغر است
«لا جهاد کمجاهدة الهوی». اولین جهاد، جهاد با نفس است؛ حضرت امام، در رساله جهاد نفس، توصیه به جهاد اکبر میکنند. در اصطلاح آقایان، خلطی صورت گرفته است؛ ما یک جهاد اصغر داریم؛ جنگ با دشمن بیرونی است؛ جهاد اوسط داریم که جهاد عقل با نفس است و به تسامح، این را جهاد اکبر میگویند. انسان باید برنامهریزی کند؛ چون عقل، آفتی بالاتر از هوا ندارد؛ هرزگی عقل، به هوا است. نعوذ بالله من سیئات اعمالنا و شرور انفسنا.
هوای نفس، آفت عقل
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «آفة العقل الهوی»؛ خرد، با هوای نفس نمیسازد. دیده و دل، همیشه در حال مبارزه هستند؛
«ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد»؛
تازه مرحله بعدی تعارض و تزاحم و تصادم، بین دل و دین است؛ اینجا هزاران فریاد از هواهای دل.
«خدایا داد از این دل، داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل»؛
ماجرای تبسم مرحوم آقای قاضی ره
سید علی آقای قاضی بعد از سی سال تبسم کرد؛ سؤال کردند: چه شده؟ گفت: بعد از سی سال، امروز فهمیدم بر هوای نفس خود، مسلط شدم. معلوم می شود شخصیتی مثل ایشان سی سال در نزاع بین دل و دین، مسائل عقلی را خواسته غالب کند.
پیروی از نفس، عامل کوردلی
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «أوصيكم بمجانبة الهوى»؛من، شما را به مجانبت از هوا وصیت میکنم؛ هوا، شما را کوردل میکند؛ کوری چشم، قابل مداوا است؛ کوری دل؛ اما کوری دل گاهی ﴿خَتَمَ اللّهُ﴾ میشود. در این نزاعهای عقل و هوا، انشاءالله کاری کنیم که عقلمان امیر شود؛ ﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى﴾. انشاءالله برسیم و سعی کنیم با نفس خود مصالحه و مماشات نکنیم؛ سیاست گام به گام نداشته باشیم؛ سیاسیون میگویند: این سیاست، ضربه میزند؛ لیبرال نباشیم. نیرومند، کسی است که بر حریف نفسش غالب شود؛ بزرگترین حریف داریم که اهل وسوسه است. نعوذ بالله.
«با دشمن نفس صلح کردن ننگ است چون در همه حال با خرد در جنگ است»
ملاک پهلوانی، غلبه بر هوای نفس است
انشاءالله مالک بر نفس شویم و رهبت و رغبت به ارمغان آوریم تا به قهرمانی برسیم؛ به تعبیر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله:
«ان الشدید لیس من غلب الناس و لکن الشدید من غلب علی نفسه».
در الهی نامه عرض کردم: «الهی، چقدر کتاب نفس، ظریف است و صمدانی و دو ورق بیشتر ندارد؛ ورق اول، حالات نفس است و ورق دوم، حالات رب». «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛اگر بتوانیم برنامهریزی کنیم و بر هواهای نفسانی غلبه کنیم، از چنگ و جنگ هواهای نفسانی نجات یابیم و جزو پهلوانها باشیم. انشاءالله همه شما، پهلوان در مبارزه با نفوس باشید.