۱- حدیث اخلاقی (وابستگی اعمال به نیات). ۱
۴- قابلیت تبدیل موضوع حرام به موضوع حلال در مباحث بانکی.. ۲
۵- تعیین نوع مسائل مستحدثه در احکام بانکی.. ۳
۶- امکان سود حلال بدون ربا برای بانکها و مشتریان در بانک.. ۳
۷- خاطره ای از علامه حسنزاده آملی حفظهالله… ۳
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/مباحث مقدماتی بانکداری اسلامی /ادامه تاریخچه بانک –
۱- حدیث اخلاقی (وابستگی اعمال به نیات)
حدیث اخلاقی امروز شاید یکی از احادیثی باشد که واقعا مسیر انسان را عوض میکند. انسان باید برای این حدیث، برنامهریزی کند. در کنزالعمال، ج۳، ص۴۲۲ و در منیةالمرید هم شهید بیان کردند. این حدیث، نبوی است. این روایت را همه برخورد کردید.
رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «إنما الأعمال بالنیات و إنما لکل امرء ما نوی فمن كانت هجرته إلى الله و رسوله فهجرته إلی الله و رسوله و من کانت هجرته إلی دنيا يصيبها أو إلى امرأة ينكحها، فهجرته إلى ما هاجر إليه».[۱]
اعمال هر کسی به نیت او است و قاعده کلی است که هر کس هرچه نیت کند، همان میشود. این میطلبد انسان برنامهریزی کند.
﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ﴾.[۲] این شاکله را انسان چه از جمع، چه از فرد و چه از حق بگیرد. شاکلهای که بر اساس واقعیت است، کارساز است. شاکلهای که بر اساس واقعیت است، از نیت شروع میشود؛ لذا شخصیت انسان به کارکرد و عمل انسان است و عمل انسان به قصد و نیت اوست. این نیت، رابطه است؛ رابطه انسان با واقع، رابطه انسان با خدا و حق.
حال که هر کس مرهون نیت خود است و نیت او را میسازد، «فمن کانت هجرته إلى الله و رسوله فهجرته إلی الله و رسوله و من کانت هجرته إلی دنیا یصیبها أو إلی امرأة ینکحها فهجرته إلی ما هاجر إلیه»؛ هر کس هجرتش به خدا و رسول باشد، به همان سمت است و اگر کسی هجرتش به دنیا و یا زنی باشد، به سوی همان میرود. مثال به دنیا یا زن که نماد دنیا است. باید برای هجرتهایمان برنامهریزی کنیم. برای سکونت برنامه داریم، ولی برای کوچکردن نداریم. برای رفتن خود برنامهریزی کنیم. اهل برنامه، برخی توجه به گذشته دارند و برخی به حال و برخی به آینده. انشاءالله فردا چهارشنبه توضیح خواهیم داد. واژه هجرت در قرآن بعد از واژه ایمان آمده است. عمل صالح هم بعد از ایمان آمده است. کار به نیت است و نیت به هجرت است. نیت و هجرت، انسانیت میسازد. انسان باید هر لحظه برای این هجرت، برنامه بریزد.
۲- خلاصه جلسه گذشته
تاریخچه بانکداری و بانکداری اسلامی را گفتیم. منشأ بانکداری، امانتداری است. مردم با اینکه مدنیُّبالطبع هستند، نیازهایشان را میخواستند برطرف کنند. نیازها هم روز به روز در حال بیشتر شدن است. اگر انسان مدیریت این نیازهای بیشتر را داشته باشد، ناچار دنبال خلاقیت و ابتکار است. یکی از ابتکارات انسان برای رفع نیاز، رفتن به سراغ بانک است. بانک، ضرورت زندگی شده است. از عالم و عامی و بازاری و کشاورز و هر کس بیارتباط با بانک نیست.
همانطور که در تاریخچه بانک عرض کردیم، اولین بانکها در معابد بود. و آیهی آن را در سوره توبه عرض کردیم. این روش استمرار داشت. قبلا امانتها را مراجعه میکردند و به آنها میدادند، ولی بعد که زیاد شد، برای نگهداری، یا خزانهداری مبلغی میگرفتند و تبدیل به این شد که از همان جنسها مبادلات داشته باشند.
۳- ادامه تاریخچه بانک
بعدا به فکر این افتادند حالا که میخواهند کالاهایی را بدهند، دیگران استفاده کنند و عین آن مال در اختیارشان نیست، همانند مال را در اختیار فرد بگذارند. [در بحث بورس]، بحث مثل و مثلیت مطرح شد. طلا و نقره را شمارهگذاری میکردند. در بین دول و ملل رایج بود. عدد و مثلیت، مطرح شد. طلا و نقره یعنی نقدین، اول ارزش آن، ذاتی بود. اگر توجه به مسکوک بودن هم بود، به عنوان دولتها بود. بعد از آن طوری رایج شد که وزن در آن مطرح نبود. ارزش ذاتی مطرح نبود و ارزش اعتباری داشت. ارزش پشتوانهای داشت؛ مثلا اینکه پول فلان کشور ارزشش این قدر است، به اعتبار است. بعد افتتاح صرافیها و براتها و حوالهجات صورت گرفت. سودآوری هم داشت. به قدر مراجعات روزانه مثل آن طلا و نقره را داشتند. معاملات قیمی و مثلی رواج یافت. قیمی، قابل ارزشگذاری است، ولی مثل، برای آن مانند درست میشود.
تأسیس اولیه بانک برای بهرهبرداری است. بانکهای زیادی تأسیس شد. موضوعیت اولیه در بانکها سپردهگذاری برای بهرهوری بود. هرچه بهره بیشتر ببرند، مطلوبتر است. اول کالاها را میگذاشتند، بعد جمع شد و گفتند استفاده کنیم و دست به دست کردند و قیمی و مثلی و تولید آنها مطرح شد.
اینجا بحثی به نام قیمت و ارزشگذاری و مقوِّم و مقوَّم مطرح شد. شغلهایی با عنوان صرافی و بنگاههای معاملاتی به وجود آمد. هرچه کالاها گستردهتر باشد، معاملات هم بیشتر است.
۴- قابلیت تبدیل موضوع حرام به موضوع حلال در مباحث بانکی
اینجا تأسیس دیگری در بانکها رخ داد که خدمات مختلف بانکی است. بانک برای سود و بهرهوری و احیانا ربوی بود.
عنایت داشته باشید این تذکر مهم را که اگر کاری با موضوع محرَّمی شروع شود، منافات ندارد که آن موضوع حرام در طول زمان به موضوع محلَّل تبدیل پیدا کند. حال که بانکها شروعشان با مسائل ربوی بوده است، آیا پایانش هم باید با مسائل ربوی باشد؟ برخی میگویند در همین زمانِ دهکده جهانی، طوری هستند که پولها را در خانه و جیب نگه میدارند و به بانکها نمیدهند. تأسیسش غربی است و ربوی است. میگویند کاری است که ولو خوب باشد، سراغش نمیرویم. ولی بهترین پاسخ این افراد، فرمایش امیر المؤمنین (علیهالسلام) است که «أنظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال»؛[۳] اگر میخواهید حرفها را بپذیرید، ببینید چه گفته میشود، نه اینکه چه کسی میگوید. بر اساس واقعیت و حقیقت حرکت کنیم.
۵- تعیین نوع مسائل مستحدثه در احکام بانکی
عرض ما این است که الآن چارهای از وجود بانکها نداریم. راه فراری نداریم. معیشت روزمره امروز با بانکها عجین شده و ضرورت یافته است. امر ضروری است و باید برایش برنامهریزی کرد. باید دید جزو کدام مسائل مستحدثه است. جزو مسائلی است که مطابق شرعیات قدیم و در زمان شارع نمونه داشته است، یا از اموری است که برایش نمونه نداریم؛ یا اگر از اموری است که نمونه نداریم، یا داریم، مورد تأیید شارع است، یا خیر؟
مبنای ما این است که بانکها از مسائل مستحدثهای است که در گذشته نمونه ندارد، ولی منافات ندارد که مشروعیت داشته باشد. اگر تحولهایی که در این بانکها صورت میگیرد، اصل اسلامی همراهش است، باید این اصول را مغتنم بشماریم. باید دید این اصول چیست؟
۶- امکان سود حلال بدون ربا برای بانکها و مشتریان در بانک
بانکها خدمتهای مختلفی دارند؛ اولین آن خدمات، نگهداری پول است که امر مهمی است. نظر ما این است که پول مثلیِ قیمی است. شاید در مبادلات پولی ربا نباشد. بخشی از این مطلب را در سال گذشته در مباحث بورس گفتیم. اولین کار مهم بانکها، نگهداری پول است. از بدهکاری و بستانکاری شروع میشود؛ قرض الحسنه و جاری و کوتاه مدت و…. باید یک به یک به حکم هر یک از اینها برسیم. آیا بانکی داریم که سودآور باشد، ولی ربا در آن نباشد؟ شریان اقتصادی جهان تا کاری درآمدزا نباشد، سراغش نمیروند. در برخی زمانها مثل قارچ شعبههای بانک زده میشود؛ اعم از بانکهای خصوصی و دولتی. درآمد دارد که چنین است. یکی از درآمدزا ترین کارها بانک است. نظام اقتصادی اسلام برای بانکهای مصطلح امروز دستورالعمل دارد. یک فقیه مستنبط، کارش باید این باشد که پاسخگوی مسائل روز باشد. باید فقها وقایع بانکها را – بلکه حتی وقایع آینده آنها را – جواب بدهند. و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین.
قبلا کالا و درهم و دینار را نگهداری میکردند. «من لا معاش له لا معاد له»؛ قبلا نگهداری کالاها بسیط بود، ولی الآن طور دیگری است. هزینهی نگهداری، آن زمان طوری بود و الآن به گونه دیگر است. انشاءالله اینها را بررسی خواهیم کرد. بانکها اموال مردم را نگهداری میکنند. اگر خوب نگهداری شود، جلوی دزدیها گرفته میشود؛ چه رانتها و نیز چه سرقتها. یک دلیل سرقت، جمع شدن پول در یک جا است. کارتهای اعتباری رواج یافته و گاهی برای کمک به یک مستمند هم کارتخوان لازم است.
۷- خاطره ای از علامه حسنزاده آملی حفظهالله
حضرت علامه حسنزاده حفظهالله و شفاهالله فرمودند: «در زمستان در یک روز برفی از مدرسه مروی تا خیابان سیروس تهران رفتم درب خانهی علامه شعرانی. عذرخواهی کردم. ایشان یک منقل داشتند که گاهی میآورد ما گرم شویم و گاهی نزد خانواده میبردند. گفتم نمیخواستم بیایم و دیدم که زحمت است. ایشان فرمودند: وقتی شما میآمدید، گداها در طول مسیر بودند، یا خیر؟ گفتم: اتفاقا بیشتر بودند. فرمودند: آنها در روز برفی گدایی اموال را تعطیل نکردند، ما که گدایی معارف داریم، چرا تعطیل کنیم»؟!
به امید این که ربا در مسائل بانکی نباشد. سودآوری برای مؤسسین و سرمایهگذران باید باشد؛ چه عمومی و چه خصوصی و چه مشارکتی، ولی نباید ربا باشد. اسلام بنبست اقتصادی ندارد. نظام اقتصادی اسلام، باز است. انشاءالله بعد از مباحث بانکداری، طرح بانکداری اسلامی به مجامع ملی و جهانی ارائه کنیم. طرح بانک اسلامی بدون ربا و با همه خدمات. همان خدمات با عناوین اسلامی که انشاءالله بیان خواهد شد.
[۱] عوالي اللئالي، ابن أبي جمهور، ج۲، ص۱۱٫
[۲] سوره اسراء، آيه ۸۴٫